فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 17 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

حسین و فاطمه

بعد از مدتها میخوام برگردم حالا دوتا بچه دیگه هم اضافه شدن

در نبود بابا....

حسین جان اول از تو شروع میکنم میخوام از این روزهای تو بگم در نبود بابا. خب ما مجبور شدیم به خاطر اینکه بابا بهتر درس بخونه بیایم ایران البته یه علت مهمترش خود تو بودی که اونجا از تنهایی و بدون همباز ی بودن تقریبا داشتی به جنون میرسیدی  یعنی واقعا دچار یه مشکلات اخلاقی خاصی شده بودی خلاصه ما اومدیم و اولش که تازه چشمت به همه دلتنگیهات افتاده بود و دور و برت شلوغ خیلی خوب بود و تو اصلا یادی از بابا نمیکردی اما الان که نزدیک به دو ماهه گذشته و کم کم از اون شور اولیه فروکش کردی کم کم داره یادت میاد که بابا نیست وای کافیه یه صبح تا شب خونه باشیم تا تو شب شروع کنی به بهانه گیری  مامان چرا بابا نمیاد پس کی درسش تموم میشه خب زود بخو...
6 بهمن 1391

شنا

دوست دارم دو تا ورزش رو خوب یاد بگیره یکی تیراندازی یکی هم شنا چون روایت داریم که این دوتا ورزش رو به بچه هاتون یاد بدید   ...
6 بهمن 1391

باز هم آب بازی

اینجا تو مرکز شهر یه پارک جالبی هست که وسطش یه حوض کم عمق رو برای بازی بچه ها اختصاص دادند که از بچه چند ماهه میتونه تو اب اونجا به راحتی بازی کنه طرح جالبیه حسین بهش میگه آب کوچیکه. اینم عکس حسین تو آب کوچیکه     ...
6 بهمن 1391

خرابکاری حسین

البته این خرابکاری از قبل برنامه ریزی شده بود یه گلدون شکسته رو به جای اینکه بندازیم دور دادیم دست حسین تا با چکش خوردش کنه اولش خیلی آروم میزد ولی با انگیزه سازیهای ما چنان محکم کوبید که گلدونه صد تکه شد. کلی خوشش اومده بود و حال کرده بود ...
6 بهمن 1391