من : اسمت چیه؟ تو: تربچه من: خب کاریش نمیشه کرد از دادشت یاد گرفتی نه مامان اسمت چیه ببین..... حسین جان اسمت چیه؟ حسین: حسین من: فاطمه حالا تو بگو اسمت چیه؟ تو: حسین من : نه اینجوری نمیشه حسین اسمت چیه حسین( فکری برای آموزش اسمت بهت کرد پسرک کوچکم) : فاطمه خب حالا احتمالا میگی .... اسمت چیه : داداش نه بگو فاطمه . فا....ط.....مه آخرش گفتی : تانامه نا خود آگاه یاد این شعر افتادم حالا نه با تو بودم از کودکی آشنا علی بلد نبودم اسممو اما میگفتم یا علی علی مدد علی مدد علی مدد علی مدد مامان قربون علی مدد گفتنت بره که باهاش بپر بپر میکنی ...